January 22, 2006

عشق اول

يكي از بچه ها كه خودش فقط ميدونه كيه . امشب
داشت برام ميگفت كه كسي كه دوستش داره الان داره ازدواج ميكنه
و اين دوستم خيلي ناراحت و پكر بود . احساس خالي بودگي (پوچي نه حالا ) ميكرد
من ياد خودم افتادم . عجب احساس جالبي بود به هيچ وجه از ذهنم نميرقت مدام بهش فكر ميكردم
رويا پردازي ميكردم .عجب دوره اي بود .عشق خالص بدون شرط
ولي وقتي فهميدم اون كه اونقدر ادعاي پاكيش ميشد رفته با يك پسر درب وداغون
ريخته رو هم، نميتونم بگم چه احساسي بهم دست داد
به هر حال نميدونم چرا اين عشق اول اينقدر مهمه و اين قدر به ياد ميمونه
ولي اين رو ميدونم كه هر كس عشق اولش رو تا آخر عمرش همراهش داره
شايد هم خيلي از علايق بين آدمها از همين سر چشمه ميگيره

No comments: