January 17, 2006

تابو-1

صریح بگویم که ما ایرانیهای در اکثر موارد آدمهای منحصر به فردی هستیم.همین منحصربفردیمان
کار دستمان داده است.نه روشنفکرانمان به شکل آدمیزادند و نه عواممان عوام درست و حسابی.یاد گرفته ایم
درمجامع عمومی از بسیاری از آداب جوامع متمدن تمجیدکنیم و آنگاه به راحتی آب خوردن در حوزه ی
شخصی خود آنها را به بدترین شکل به مسلخ ببریم.همگان به آموزش روابط جنسی تاکید داریم مقاله وسمینار
و سخنرانی برگزار می کنیم اما اگر بنای آغاز کار توسط کسی گذاشته شد بدترین تهمتها و انگها را نثارش
می کنیم.ظاهر متجددمان،باطن سنتی یمان را رنگی نو داده و اما رفتارمان همان است که بود همچون چند
. صد سال پیش و شاید هم بدتر. از جهت دیگر در این موتورهای جستجو مدام خواهیم نوشت سکس،آلت تناسلی
مردانه و زنانه،لز و گی و از این قبیل کلمات.حالا فکرش را بکنید صفحه وبلاگم در جلوی چشمان حریص
کاربری باز شود و بعد از آنکه حض کافی و وافی برد ، به جد و آبادمان فحش بدهد که
مرتیکه "وبلاگ سکسی" راه انداخته و اسم و عکسش را هم زده بالایش و فکر می کند دارد خدمتی انجام می دهد. گرچه نمی توان نسبت به دیدگان دو گروه بالابی تفاوت بود اما من هنوز بر عقیده ام که نیاز آموزش مباحث
جنسی و روابط سکسی است مصر هستم و آن را جز لاینفک برنامه ی ساماندهی روابط اجتماعی در ایران
می دانم.چون از بچگی مرغ من یک پا داشت.لذا از دوستان و خوانندگان وبلاگم می خواهم نسبت به اعلام
نظرشان در این مورد اقدام نمایند و در صورتی که موافق اختصاص بخشی به این مسایل هستند، در مورد
شیوه و راهکار ارائه آن نیز پیشنهاد بدهند. شاید اینگونه بتوان تابوی حاکم بر آموزش روابط جنسی را شکست بدون اینکه مجبور باشیم به مطالب سخیف
و در بسیار از موارد گمراه کننده وبلاگهای سکسی توجه نماییم.گرچه با بیان جمله پیشین به هیچ وجه قصد
ارزش گذاری بر کار این وبلاگ نویسان که اتفاقا با اقبال بالایی نیز روبرو هستند را ندارم.این نوع
وبلاگ نویسی نیز مخاطبان خاص خود را دارد که اتفاقا گروه کثیری از کاربران را شامل می گردد،شاید
بسیار پر طرفدرا تر از همه ی مسائل مطرح دیگر در اینترنت.

1 comment:

Anonymous said...

من هم موافقم . عدم آگاهي و شناخت ريشه تمام مشكلات و ناراحتي هاست . اگر مساله روشن باشه ديگه حساسيت نابجا جايي نداره .