February 20, 2006

خاطرات

اين قضيه پول درآوردن توي جامعه ما خيلي مهمه . البته نه اينكه جاي ديگه مهم نباشه
ولي توي ايران به علت فاصله وحشتناك طبقاتي و اينكه اونهايي كه پولدارند مدام
پولشونو به رخ آدمهاي معمولي ميكشند باعث شده نمايش پولدار بودن خيلي اينجا
طرفدار پيدا كنه و البته اينم بگم اين جور نمايشها فقط توي 4-5 تا شهر بزرگه و
در اكثر شهرهاي كوچك اين رفتار رو زياد نميشه ديد (ميشه گفت كه اونجا برعكسه) و
مردمان اونجا اگر بفهمند كسي پولداره . فقط ميشينند پشت سرش حرف ميزنن كه طرف دزده
و پول مردم رو كشيده بالا و از اين چيزها
به هر حال من هم مثل خيلي هاي ديگه دنبال پول در آوردن بودم و اون موقع (81) تو كار
ساختمون سازي و محاسبه اسكلت بنا و نظارت و اينا بودم . پولش برام خوب بود هر چند كه من
راضي نميشدم . اصولا پول زياد به مذاق من خوش ميومد (مثل همه) خلاصه سال 82 تصميم گرفتم
برم توي بورس . با كلي داد و بيداد بابام رو راضي كردم بهم پول بده . اونم ميگفت بيا با خودم
كار كن و بورس قمار بازيه و شوهر خاله ات رو ببين رفته بيچاره كرده خودش رو
خلاصه پول رو كه گرفتم ، هر چي درآورده بودم هم گذاشتم روش حدود 10 تومن شد ومن
رفتم بورس بازي ، قرار شد اگر ماهي 20 درصد سود كردم بابام يك پول حسابي بده من
برم سرمايه گذاري كنم اين جريان البته به بعد از جريانات سربازيم خورد و من تابستون 83
تازه جريان بورس بازيم شروع شد
to be continued...

اين مقاله ، مطالب خيلي جالبي در باره سكس و تحول روشهاي روانشناسي داره
اگر خواستيد بريد ببينيد
اگر ميخوايد دوست پسرتون رو تحت تاثير قرار بديد اينجا رو ببينيد
توي اين سايت كلوب هم جديدا بيشتر ميرم . مثل گزگ و اوركات و ايناست . كلا جالبه
ولي نميدونم من يك جوريم يا بقيه يك جوريند . نميتونم دركشون كنم
در ضمن من از الان پوزيشن هايي كه ميگيرم روي پوند/دلار و دلار/ين رو
اينجا ميگذارم . بر اساس ميانگين ماهانه بايد حدود 3000 پيپ تا دم عيد بتونم در بيارم
اگر چه من نصفش رو هم بگيرم راضيم

No comments: