June 26, 2006

دغدغه ها

تخمین های غلط از شرایط بعضی وقتها

غیر قابل جبرانه . هر چند این بار بعضی جنبه هاش رو میشه درست کرد
ولی جنبه های روحیش رو نمیشه کاری کرد. هر چقدر
که در زندگی تلاش بکنم , امکان اشتباه هم وجود داره فقط باید دید که این اشتباه
روی چه چیزی اثر میگذاره
خوشبختانه از نظرهای دیگه مشکلی نیست و کار شرکت درست شده و تونستم
درصدم رو باز هم بالاتر ببرم
فکر نمیکنم تا وقتی که بخوام برم مشکل مالی داشته باشم
در مورد مهاجرت هم فکر کردم و هر چی زمان بیشتر میگذره اطمینانم
به درست بودن کارم بیشتر میشه . اگر بخوام اینجا بمونم باید با شرایطی
خودم رو تطبیق بدم که اصلا دلم نمیخواد
من دوست ندارم جایی زندگی کنم که مردم فقط تو کار هم دخالت میکنن , چشم دیدن هم رو ندارن
تمام رفتارت توسط جامعه کنترل میشه , استقلال فکری نمیتونی داشته باشی
نمیتونی دین و اعتقاداتت رو خودت انتخاب کنی . همه چیز بر مبنای تزویر و ریاست
دروغ بگی و از بقیه سواری بگیری میگن زرنگی
در عوض اگر صادق باشی و به کار کسی کار نداشته باشی ابله بی دست و پا خطاب میشی
کشوری که ریاستش رو خود مردمش به دست یک آدم زبون باز دروغگو دادن به درد
زندگی نمیخوره . مردم اینجا همه در نهایت ادعای زرنگی حرفهایی رو باور کردن
و الان که به جایی رسیدن که همه اش دروغ از آب درامده هیچ کس هیچی نمیگه
احساس میکنم توی شوروی سابق زندگی میکنم , شاید هم بدتر اروپای زمان رنسانس
دخالت کامل یک برادر بزرگ توی تمام جوانب زندگی همه
ولی با همه این حرفها خودم رو سعی کردم با روحیه نگر دارم و حداقل از چیزهای الکی
خوشحال نشون بدم . شاید واقعا تو ناخودآگاهم اثر بگذاره
یک چیز رو هم میدونم , اعتقاد یک نفر به یک چیز یا موضوع فقط مربوط به یک زمان
مشخصه و اگر من 30 سال رو رد کنم اونوقت با شرایط اینجا تطبیق پیدا کردم و
دیگه مشکلی نخواهم داشت

2 comments:

Anonymous said...

I love your website. It has a lot of great pictures and is very informative.
»

Anonymous said...

Keep up the good work. thnx!
»