April 05, 2006

زلزله

ديروز با بابام رفتيم بروجرد براي ديدن اثرات زلزله كلا خرابي زياد نبود . كشته ها هم بيشتر مال دو تا ده بودن . اكثر مردم آمده بودن بيرون خونه خوابيده بودن . كسي چيزيش نشده بود . اونجايي كه كشته شده بودند هم مثل اينكه توي يك ده يك خانوار و مهموناشون سردشون شده بوده . بعد همشون مردن يك ده ديگه هم از هر 3 نفر 2 نفر مرده بودند اونجايي كه ما رفتيم .دهي بود به نام ميدان توي گردنه چالان چولان . من هي به بابام
ميگفتم چرا نميريم بروجرد ميگفت كه نه مركز زلزله اينجا بوده و اينا . برگشت رو
ميريم از بروجرد ميايم. به هر حال رسيديم اونجا رفتيم دهات رو ببينيم ديدم بابام همه
جا رو ميشناسه . ازش پرسيدم گفت سپاهي دانش كه بوده اينجا درس ميداده . من هم
بالاخره دو زاريم افتاد كه چرا از اون ور رفته بوديم . (امان از كجيَت) !! به هر حال
از خونه ها بگم كه اكثر خونه هاي با تير باربر چوبي تخريب شده بودند . خونه هايي
كه ديوار باربر بودند هم صرف نظر از سقفشون خراب شده بودند . ولي ساختارهاي
جديد (مثل مدرسه و خانه بهداشت) سالم بودند. فوقش شيشه ها شون شكسته بود. طويله هاي
جديد هم اكثرا خراب شده بودند ولي دو سه تا از اون سقف قوسي قديمي ها سالم بودند كه
خيلي برام جالب بود. خرابيها توي دايره اي به شعاع 20 كيلومتر زياد بود و بعد به شدت
كم ميشد . فكر كنم جنس زمين باعث شده رزونانس نداشته باشيم. توي بروجرد هم تقريبا
خرابي نديدم فقط خونه هاي حاشيه شهر بود كه مردم آمده بودند توي شهر چادر
زده بودند . وگرنه تخريبي ديده نميشد. به هر حال خيلي مردم شانس آوردن كه بيرون خوابيدن . وگرنه كه الان حداقل 10000 تايي كشته داشتيم. يك نكته جالب اين بود كه شاگردهاي سري اول بابام رو ديدم كه همشون
بچه هاشون اندازه من بودن . نميدونم اينا چرا اينقده هولن. چه خبره بابا (: . بعد هم
يك پيرمردي ديدم كه با بابام ميرفتن شكار توي كوه . 75 سالش بود . خيلي هم
سرحال و قبراق بود . بچه هاش هم شاگرد بابام بودند . كلي برام لري حرف زد . بعضيهاش
رو نفهميدم ولي چي ميگفت يك نكته ديگه هم سرزندگي توشون بود . همشون ميگفتن مالمون رفت كه رفت . خودمون سالم
مونديم. فكر كنم اگر تو شهر اين جوري ميشد همه دو دستي ميزدن تو سرشون كه آپارتمان
فلان قد مليونيم خراب شد. واي واي پ.ن:جالبه كه هر بار چالان چولان رو ميشنوم خنده ام ميگيره . مثل اين اسامي پت و مت
و شعر معرو اينا كه تركيب تغيير يافته اشون خند دار شده.
پ.پ.ن: يك سري عكس گرفتيم كه هنوز خبري ازشون نيست

No comments: