تابوهاي حكومتي 1
رقص، نقاشي از بدن انسان، نمايش زيباييهاي بدن زنان و مردان در تلويزيون و سينما و مجسمه سازي از بدن عريان انسان ممنوع است چون آستانهء تحريك دايناسورهاي حاكم بر ايران بشدت پايين است و هنوز پس از 25 سال در اختيار گرفتن همهء منابع كشور از جمله منابع انساني آن شامل زنان زيباروي آن - از طريق به خود اختصاص دادن ثروت، قدرت و منزلت – هنوز اين آستانه بالا نرفته است يا چنين وانمود مي شود تا از اين طريق در ميان اقشار سنت گرا مشروعيت كسب شود . حاكمان روحاني تا همهء زنان را در گوني نپيچند و زيباترين آنها را از آن خود يا به خارج صادر نكنند دست بردار نيستند. به ظاهر موجه ترين مدعاي نيروهاي مذهبي در مورد رفتار غربيان با زنان تبديل شدن آنان به كالا در نظام سرمايه داري بوده است اما حكومت ديني بيش از حكومت عرفي غربيان زنان را به كالاهايي در انبار (پستوي خانه ها با تنها 12.5 در صد اشتغال) يا كوچه و بازارهاي ايران و كشورهاي عربي (به صورت فاحشه هاي جوان) يا كارگران و كاركناني كه با دستمزد هايي بشدت پايين تر از مردان نيروي كار خود را مي فروشند بدون برخورداري از كمترين حقوق و حمايتها تبديل كرده است. مردم ايران معلوم نيست تا كي بايد تاوان زهد و تهجد جنسي گروهي از روحانيان را در برخي دوره هاي عمر خود در گذشته بپردازند، زهد و تهجدي كه عمدتا از سر عدم دسترسي بوده است و نه اختيار. زهد و تهجد روحانيت اكنون درشرايطي كه به همه چيز دسترسي دارند معني پيدا مي كند كه هيچ اثري از آن غير از نمايش اعتكاف در سيماي لاريغامي به چشم نمي خورد. ماهواره اكنون گزينه مناسبي است تا ببينيم بقيه دنيا در چه وضعي به سر ميبرد.
No comments:
Post a Comment