بارون

updateدارم سعي ميكنم كه وبلاگ رو هر روز

كنم. ولي براي همين هم كلي وقت لازم دارم.نويسندگي هم كار جالبيه ها.كلي

وقت ميگيره.به هر حال

امروز كلي بارون اومد. كم ديده بودم تهران اينقدر بارون بياد .از دانشگاه كه درآمدم از اين چتر 1500 تومني ها از

كنار خيابون خريدم. جالب بود. كلي اينا فروش داشتن فكر كنم همه جنسشون رو فروختن

حالا چتر خريدن يك طرف و منتظر تاكسي شدن يك طرف . ديگه كم مونده بود مردم هم رو بزنند .اين

راننده اتوبوسها هم كه اعتصاب فرمودند ملت هم چوبشو ميخورند . اونقت اين قاضي مرتضوي

آمده سران اعتصاب رو دستگير ميكنه . اين مرتيكه هم براي خودش شاهكاريه . هر چند مسلما اون هم

اسباب بازيه ولي ماشين اسباب بازي كجا و چاقو اسباب بازي كجا . به هر حال هنوز نميتونم از اين

ترسي كه كاشتن در بيام و چيزهاي ديگه بنويسم( از اون بد بدا ) ... بماند

بعداً ها شايد نوشتم