چند مطلب پراكنده

اول اينكه من به هيچ عنوان اصراري ندارم كه هر چيزي كه ميگم درسته

اين مطالب هم فقط بر مبناي استدلال منطقي نوشتم كه از نظر خودم معتبره

اگر فكر ميكنيد دليلي براي ردش داريد ميتونيد بگيد

من اينجا نمينويسم كه بخوام چيزي رو به كسي ثابت كنم . اگر فكر ميكنيد مثلا

دين شما (حالا هر چي ) از همه اديان بهتره يا اينكه اگر دو نفر به علاقه دارن بايد

حتما ازدواج كنند و هر گونه رابطه ديگه اي غير مجازه من مثل شما فكر نميكنم

بعدش هم در مورد ازدواج من فقط وقتي ازدواج رو درست ميدونم كه طرف مقابل شما

مكمل شما باشه

در مورد عشق هم يك چيزي رو اضافه كنم : يك مورد ساده توي روانشانسي يحث تضاده

كه بين دو حس متضاد وجود داره .اين طور كه دوحس متضاد هر دو يكي هستند فقط دو روي

مثبت و منفي يك خصوصيت رواني رو نشون ميدن به عنوان مثال وحشت و شجاعت يا

عشق و نفرت . از اين نظر عشق طرف مثبت و نفرت طرف منفي محسوب ميشه

معنيش اينه كه ميزان احساس شما نسبت به يك نفر ثابته و اين فقط جهت برداره (در جهت مثبت

يا منفي) كه علاقه يا نفرت رو نسبت به يك نفر ديگه مشخص ميكنه

يعني اين كه اگر عاشق كسي شديد يا علاقه مند (هر جور دوست داريد) بهش شديد و طرف شما رو

از خودش روند يا اينكه نتونستيد باهاش تفاهم داشته باشيد تنها راهش اينه كه ازش به همون ميزان

علاقه نفرت پيدا كنيد . وگرنه تعادل رواني شما به خطر ميافته

با يكي از دوستام داشتم چت ميكردم گفت كسي كه بهش علاقه داشته داره ازدواج ميكنه و تاراحت بود

بعد وقتي كه بهش گفتم تنها راه حل اينه كه بايد ازش متنفر بشي گفت نميخوام و اين بده.

ولي بعد از چند روز خودش بهم گفت كه طرف آدم كوچكي بوده و به درد نميخورده و .. ازاينا

الان هم با يكي از بر و بچ داشتم چت ميكردم يكهو برگشت گفت كه از خودت و قيا فه ات و وبلاگت

اصلا بدم مياد . من هم فهمديم كه چي شده و درگيري سر عقايد بود

وقتي بين عشق و محبت براي خودت نمايز قائل بشي ، ديگه مشكل اين جوري پيش نمياد

راستي حسين درخشان رفته اسرائيل يك وبلاگ هم درست كرده براي يك پسر اسرائيلي اراكي

الان اول كارشه ولي ديدنش بد نيست